اسماجونم اسماجونم ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره
مهلا جونممهلا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره
وبلاگ فرشته های ما وبلاگ فرشته های ما ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

♥ اسما و مهلا فرشته های کوچولو♥

داداشی عزیزتراز جانم تولدت مبارک

1392/5/26 21:09
نویسنده : خاله نسرین
512 بازدید
اشتراک گذاری

منو عشقممنو عشقم سالگیت مبارک عزیز دلم

 

 

دیروز 10 خرداد سال 92 تولد یکی یدونه دردونه خانواده  ما مهدی جون بود که خیلی برامون

خوش گذشت ولی متاسفانه اسما جونی مریض شده بود و حالش زیاد خوب نبود که انشالله

زود زود خوب میشه

خیییییییییییییییییییییییلی دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم عزیز دلم

 

میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست

 

 

و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست. میلادتو معراج دستهای من است

 

 

وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم

http://falshbaner.persiangig.com/image/tavallod/babol2011-26.gif

بقیه عکس های تولد توی  ادامه مطالب  قلبچشمک

 

totalgifs.com aniversario gif gif 07.gif

داداشی عزیزم یه سال دیگه بزرگ شدی و داری واسه خودت مرد میشی انشالله که تو همه روزهای

زندگیت مثل روز تولدت که یکی از بهترین روزهای زندگیت بود شاد و خوشخال باشی تا تو شاد و سلامت

باشی دل ماهم شاد است عزیزدلم دیگه امسال برات کادویی تولد اسباب بازی نخردیم آخه دیگه واسه

خودت مرد شدی و شدی مرد خونه ما و همه چیز خانوادمون یه روز قبل از تولدت باافسانه رفتین براخرید

تولد آخه سهیلاجون  دیگه آخرای بارداریشه تقریبا 18 .20 روز مونده تا نی نی کوچولومون پا به این دنیایی

قشنگ بزاره برا همون سهیلا جون که نرفت واسه خرید و مامانیم پیش اون موند البته مامانم داشت

میرفت که دای راسول اینا خونه مون  مهمون اومدن که مامانم نتونست بره و بالاخره با افسانه رفتیم و یه

چند دست لباس برات خریدیم و اومدیم که خیلی ام ازشون خوشت اومد خوب حالا نوبت کادویی بابایی

که فکر کنم بهترین هدیه زندگیته هست بابا جون مهربونم واست یه دوچرخه خوشگل خریده که با دیدنش

خیلی خیلی خوشحال شدی فردای اون روزی که با دوچرخه ات رفته بودیم خونه مادربزرگ(آباگیل)اونجا

کلی دوچرخه سواری کردی و ذوق کرده بودی حالا که شب شده بود و داشتیم خونه مون برمیگشتیم تو با

دوچرخه و ما با ماشین میومدیم که نمیدونی چقدرباذوق و اشتیاق داشتی رکاب میزدی اونقدر خوشحال

بودی که نگو و نپرس شاید تو زیاد از این خوشحالیت خبردارنباشی ولی ما که از پشت سرت میومدیم

شاهد اون هیجان و خوشحالیت بودیم که داشتی از ته دلت  با خوشحالی اون رکاب و میزدی و ماهم از

این خوشحالیت کلی خوشحال شدیم بابایی ام کلی خوشحال بود از اینکه اینقدر خوشحالت کرده بود

میگفت اگه  برا من چند میلیونم داده بودن مثل الان اینقدر خوشحال نشده بودم خلاصه عزیزدلم انشالله

که همه دوران های زندگیت پدرو مادرمون همراه ما باشن و خوشحالمون کنن و ما هم با کار های خوبمون

آنها را خوشحال کنیم عزیزدلم این روز تولدت برامون خلی خوش گذشت کلی خوشی کردیم و خندیدیم

ولی اسما جون که اون روز اصلا حال نداشت اولش کلی بازی کرد ومیرفت سراغ دی وی دی و میگفت نا

نای نای و منم براش باز می کردم و با خوشحالی می رقصید ولی بعداز چند ساعتی دیگه حجالش بد تر

شد و یواش یواش بهونه هاش شروع شد و اصلا نمیزاشت ازش عکسم بگیرم و وقت گریه میکرد انشالله

که عزیزه دل خاله زود زود خوب میشی و بازم میایی باهم نانای نای میکنیم

 

 

خیییییییییییییییییییییییییییلی دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

دارم بهترین هدیه خدا

 

totalgifs.com aniversario gif gif 83.gif

totalgifs.com aniversario gif gif 83.gifاینم یه عکس با دوستت بچگیت مهدی جون که از بچگی با اون بزرگ شدی و از 3 سالگی تا به

امروز تو همه ی تولدات پیشت بوده

 

totalgifs.com aniversario gif gif 83.gifاینجا داشتم ازتون عکس میگرفتم که اسمایی اومده بود مثل شما دوتا وایستاده که ازاونم عکس

بگیرم

 

totalgifs.com aniversario gif gif 83.gif

totalgifs.com aniversario gif gif 97.gif

اینجا ها حالت خوبه و داری با داداش مهدی نا نای نای میکنی الهی قربون هر دوتاتون بشم من

 

totalgifs.com aniversario gif gif 83.gifاینم از شیطونیاته که داری رو میز میرقصی

 

totalgifs.com aniversario gif gif 83.gif

totalgifs.com aniversario gif gif 83.gif

totalgifs.com aniversario gif gif 83.gifدیگه بعداز چند ساعتی بهونه هاتو شروع کردی و داشتی گریه میکردی

 

totalgifs.com aniversario gif gif 83.gifالهی فدات شم عزیزم اینجا از چشماتم معلومه که اصلا حال نداری و مدام داری گریه میکنی

 

totalgifs.com aniversario gif gif 83.gifاسمایی دیگه اینجا حال نداشت و بعد کلی گریه کردن سرشو گذاشت رودست مامانش و خوابش

برد

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مرضيه (مامان محمدمهدي)
13 خرداد 92 12:47
آقا مهدي تولدت مبارك


مرسی خاله جونم
مامان علی
13 خرداد 92 14:38
سلام به به تولد اسما جون ایشالا زودی خوب میشی


سلام مرسی عزیزم
انشالله خاله مهربونم
romina
13 خرداد 92 21:31
الهی چرا مریض شدی عزیزم. ایشاالله زود خوب بشی


مرسی رومینا جونم این هفته کلا اسمایی مریض هستش و حال نداره تب میکنه انشالله زود خوب میشه این شیطون بلای ما
خاله ی امیرعلی
14 خرداد 92 0:33
تولدِ داداشیِ گلت مبارک نسرین جونم..




مرررررررررسی عزیز دلم
نیستی محبوبه جون اپ نمیکنی هی سر میزنم وبت میبینم بازم هیچ خبری نسیت زود زود آپ کن دلمون تنگ میشه براتون


مامان سويل و اراز
22 خرداد 92 2:16
سلام نسرين جون خوبين انشالله هميشه تو جشن و شادي عزيزم تولد داداش مهدي خوش تيپ مبارك




سلام شهره جونم مرسی!! تو چطوری خوبی

مرسی عزیزم لطف داری