عکس های چند ماه پیش اسماجون و مهلا جون
عزیز های دلم این عکس ها رو چند وقتی هست که می خوام بزارم ولی اصلا نمی شد امروز دیگه بدون حرف سخن اضافی اینا رو تو این پست میزارم
اینم از مهلا کوچولوی که هنوز دو ماهش نشده میبینی چقدر کوچولوی عزیزم
و اینم از اسمای شیطون بلای ما که عین مهلایی نشسته میگه از منم عکس بنداز
و در آخر جمله های که باید همیشه تو ذهنتان باشه
چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم و به عبورشان میخندیم ،
چه آسان لحظه ها را به کام هم تلخ میکنیم
و چه ارزان به اخمی میفروشیم لذّت با هم بودن را ...
و چه زود دیر می شود و نمی دانیم که شاید فردایی نباشد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی