اسماجونم اسماجونم ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره
مهلا جونممهلا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره
وبلاگ فرشته های ما وبلاگ فرشته های ما ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

♥ اسما و مهلا فرشته های کوچولو♥

عکس های بهاری از عزیزای دلم (فروردین و اردیبهشت)

با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد، برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت روزهایتان بهاری و بهارتان جاودانه باد   و چند تا از عکس های دیگه از فروردین ماه و اردیبهشت ماه  و عکس از یک روز بهاری تو شهر بازی  ​ مهلایی داره آبجی شو تماشا میکنه  ​ مهلا جونم الهی فدات شم اینجا 9 ماهته و مکیدن و یاد گرفتی با نی میتونی شیر و آبمیوه بخوری الهی فدای اون خوابیدنت بشم من که اون رو...
4 خرداد 1393

پدر عزیزتراز جانم روزت مبارک (1393)

پدر عزیزم ای كاش توان آن را داشتیم كه از عرش تا فرش را برایت گلباران كنیم و بر دستان پر از مهر و عاطفه ات كه مظهر عشق و ایثار است بوسه زنیم تو درتمام طول سالهای عمرمان و حتی در نبود مادرمان، همچون خورشیدی بر زندگیمان تابیدی.روز پدر را با سبدی از گلهای یاس و نرگس تبریك می  گوییم.     ای نام زیبایت همیشه اعتبارم، خدمت به تو در همه حال هست افتخارم . پدرجان باش و با بودنت باعث بودن من باش. ...
23 ارديبهشت 1393

آبان برفی سال 92 با (مهلایی و آدم برفی و اسمایی)با 3 ماه تاخیر

سلام عزیزای دلم ببخشین که  3ه ماه از این جامعه به دورم و الان این پستتون دارم تو وبتون میزارم به خدا اصلا فرصتی برا استراحتم ندارم همش بیرون خونه ام و بیشتر وقتا صبح میرم و ساعت ده شب خونه پیدا نمیشم اونم شام و میخورم واستراحت میکنم واسه همین نمیتونم زیاد بیام نت چند  وقتی بود میخواستم این عکسارو بزارم ولی یادم میرفت ولی حالا دیدم دیگه داره بهار میاد و چند روزی مونده تا عید 93 گفتم این پستتونم براتون بزارم        ...
19 ارديبهشت 1393

عکس های قاطی پاتی از روزمرگی اسمایی و مهلایی جونم (ازآذر و دی وبهمن ماه)

قربون این فرشته ی ناز و خوشگل برم من که چقدرم تو این عکس ناز افتاده   واینم چند تا عکس دیگه از زمانی که دوتا آبجی میخوان باهم بازی کنن ولی..........   مهلا جونم تا خواست گوشی رو از دست اسمایی بگیره حالا ببین اسما جونی با مهلایی بیچاره چی کار کرده    با اون دستای کوچولوت بیچاره مهلا جونم و یطوری هل دادی که مهدی از پشت گرفتش والی سرش زمین خورده بود  مهلا جونم تو 5و نیم ماهگی شروع به حریره و سرلاک و فرنی خوردن کرده  مهلایی داره گوشی رو از دست من میگره الهی فدات شم جیگرم      میبینی عزیزم هر موقع مهلایی رو رو پ...
19 ارديبهشت 1393

اولین دندون مهلا جونم (8و نیم ماهگی )

    مهلایی داره یه دندون      قند میخوره از قندون                                فرشته ی مهربون                                                      آورده براش یه دندون                                                  ...
19 ارديبهشت 1393

مادر عزیزتر از جانم روزت مبارک (1393)

وقتی چشم به جهان گشودم. قلب کوچکم مهربانی لبخند و نگاهت را که پر از صداقت و   بی  ریایی بود احساس کرد. دیدم زمانی را که با لبخندم لبخند زیبائی بر چهره خسته ات   نشست  و  دنیایت سبز شدو با گریه ام دلت لرزید و طوفانی گشت. از همان لحظه فهمیدم   که تنها در  کنار این نگاه پرمهر و محبت است که احساس آرامش و خوشبختی خواهم   کرد. مادر عزیزم     روزت مبارک     ...
1 ارديبهشت 1393