♥ اسما و مهلا فرشته های کوچولو♥

اولین مسافرت عزیز دلم به پا بوس امام رضا (ع) عزیزم این عکسا رو تازه پیداشون کردم امروز تو دفتر خاطراتت میزارم ادامه مطالب یادت نره! اینجا دارین میرین این اولین سفر هواییت بود که ماشالله فرودگاه و سرت گذاشته بودی اینجام که به زور از بغل باباجونی میای پایین واسه شلوغی بابا جونیم مجبور دنبالته که نکنه بیفتی اینجام مامانی میگفت تا وارد هواپیما شدی کلی گریه کردی و بعدشم خوابت برد اینم خراب کاری خوشگل خانوم میبینی عزیز دلم هنوز اشک چشمات رو صورتته اینم یه عکس با بابایی ...

امروزعزیز دلمچیز های که نتونستم برات بنویسمو می خوام برات به زبان ترکیهبنویسم مطمئنم که وقتی بزرگ شدی می تونی بخونیش En ğuzel süzlerı dünyanın en güzel kuçuk meleyıne arman edıyorüm Tatlım benım senı çok çok çok ama çok sevıyorum bilmıyorom daha nasıl sevgımı sana gusterım bılıyorum kı sende boyunçe bunları hıç unutmıçaksin bugun kendı kendıme karar aldım kı sana turk dılınde yurayım den geçan lerı yazıym umarım buyudonde yazdık larımı beynırsın ah benim canım Sana çok guzel habarım var balkı şu anda senın ıçın en guz...

عزیز دلم اینا عکس های همون روز ه که مامانی با مامان جون رفته بودن دکتروکه واسمون مژده ای آبجی تو دادن که کلی خوشحال شدیم امروز میخوام اسم آبجی تو که مامانی انتخاب کرده رو واست بگم این اسم که مامانی انتخاب کرده خیلی دوست داشتم اسم تو باشه برای اینکه اسم تو رو از قران انتخاب کرده بودن نشد این اسمو واست بزاریم حالا به سلامتی انشالله اسم نی نی دخمله رو اگه عوضش نکنن قرارهاسرا بزارن اینم از قرآن انتخاب کردن معنیشم هجرت پیامبره خیلی این اسم اسرارودوست دارم البته اسما رو که از همه بیشتر عزیزدلم انشالله به سلامتی یه فرشته ناز کوچولو مثل تو به جمع خانوادمون داره اضافه میشه اسما جونم منتظر آبجی اسرا ...

اولین دیدار با مامان جون خواب بعد از اولین حمام تو خونه مامان جون اولین باری که اسمتو اتو به گوشت خوندن اولین تل سر تو ١٠روزه گی اولین باری که داری میری دکتر ٢٧ روزگیت بود به خاطر گلوت ا ولین باری که این لباسوکه تو هنوز به دنیا نیومده بودی از آستارا براتخریدهبودیم پوشیدی(٣٠) اولین روزهای که دستتاتو می خوری (٥٠روزه) اولین حوله ای که پوشیدی( ٤٥ روزه ) روزهای که با کیف غلتک می خوردی ٤( ماهه) اولین تلاشت برای شروع ٤ دست پا رفتن(٤ ماهه) اولین خوشحالی برای عمل انجام شده توسط خودت روز های کههمه چی رو ب...

امروز عزیزدلم کنترل ١٨ ماهگیت بود که واکسنتم زدن خانم دکترت گفت همه چی نرماله فقط یکم وزنت کمه ١٠کیلو بود اونم به خاطر اینکه مامانی از شیر گرفتت دیگه تقریبا بیست روزه که اصلا شیر مامانی یو نمیخوری الهی قربونت برم که به این زودی مامانی از شیر گرفتتبعد از واکسن که خونه اومدینساعات اول اصلا درد احساس نمیکردی بعد اینکه چند ساعت گذشت نمی تونستی راه بری عزیز دلم الان دیگه میتونی راه بری ولی بهونه گیر شدی و واسه همه چی بهونه میگیری ما هم مجبور نوبتی تورو بغلمون اینورو اونور میبریم بهونه هاتم اینجوری که وسایلاتو به هیچ کس نمیدی امروز این طوری شدی یا عزیزم خیلی دست و دل بازی به همه وسایلات و حتی خوردنی هاتومیدی دیگه این اخرین واکسنت بود ...

عزیز دلم این لباسا رو برات تازه خریدیم و منم پوشوندمت که چند تا عکس ازت بگیرم ولی بازم بااون شیطونیات اصلا نذاشتی یه عکس خوب ازت بگیرم از بس خندیدم و تویه وروجکم شیطونی کردی که عکسا همش تار شدن ولی بازم من واست این عکسارم میزارم که برات یه یادگار بمون اینم بگم کفشاتو اصلا مامانی دوست نداره اونقد گشتیم اونی که مامانی دوستش داشتو پیدا نکردیم بالاخره مجبور شدیم که اینو بخریم ولی اونقدرم بد نیست ها عزیزم مگه نه ؟بزرگ شدی حتما میگی ............ ا ین کفشامو اصلا مامانی دوسش نداره دوستای گلم شما بگین کفشام قشنگ نیستن راستشو بگین هاااااااااااااااااااااااااااااااااااا ایجا دیگه رفتی سراغ ماشینت و شروع کردی به شی...

...

اسما جونم این عکس ارو که برات میزارم بزرگ که شدی بد قضاوت نکنی یا. نگی که بی رحم بودیم از این که خیلی دوست داریم و خواهیم داشت اینا روسرت میاریم میدونم وقتی که بزرگ شدی و خوندی حتما میگی که اینه دوست داشتن منم میگم به هر طریقی میشه دوست داشتنو ابراز کنی بعضی وقتا هم ابراز عشق این جوری دیگه ناچاری عشق ما رو ان طوری تو دلت جا بدی این طوری که بلندت کرده بودم اونقد خندیدی بعضی موقع هم می ترسیدی و یه اعتراضیم میکردی اینجا همون خند هاته گلم واییییییییییییییییییی قربون اون نگاهت برم خاله خاله قربونت بره نگی بی رحمیما اول خوشت میومد بعد دیدی که نه نمیزاریمت پایین مثلا میخوای گریه کنی ...

2419 خرید پستی از خاوران شاپ" width="79" height="99" border="0" /> خرید پستی از خاوران شاپ" width="80" height="80" border="0" /> خرید پستی از خاوران شاپ" width="32" height="32" border="0" /> ...

آنقدر باورت دارم که وقتی می گویی بارن ,خیس می شوم زتمام بودنی ها تو یکی آز ان من باش که به غیر با تو بودنددلمآرزو ندارد اینم عکسیه که رو کیک تولدت زده بودیم اینم تزیین اتاق تولد که تا ساعت 4 نصف شب همگی بیدار بودیم و توهم تو خواب شیرین بالاخره بعداز کلی خستگی تموم کردیم که انشالله خوشت اومده باشه اسما میخوادکیکشو ببوره قربونت برم با اون نگاهت اسما و بابا جونش ...